بهارعربی و نظم منطقه ای


تحولات خاورمیانه ، برخوردهایی چندگانه
لیبی دخالت نظامی ، سوریه تحریم بین المللی ، بحرین انتقادات لفظی

شبکه "ان بی سی " : وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی تاکید کرد که اوضاع در سوریه با لیبی متفاوت است و احتمال اعمال منطقه پرواز ممنوع برفراز سوریه را بعید دانست .

به نقل از شبکه " ان بی سی " ، هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در گفت و گوی اختصاصی با این شبکه تلویزیونی در پاسخ به سئوالی درباره اوضاع جاری در سوریه تصریح کرد که آمریکا قصد دخالت در امور سوریه مانند لیبی را ندارد . کلینتون با اشاره به برخورد متفاوت آمریکا در قبال خیزش های مردمی در کشورهای عربی ، گفت : هریک از قیام های عربی دارای ویژگی های خاص خود است .

وی در ادامه در حالی که از خشونت ها در سوریه ابراز تاسف کرد ، در پاسخ به سئوال مجری شبکه ان بی سی درباره اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه تاکید کرد که چنین امری بعید است . وی بابیان اینکه قذافی مردم را با هواپیما بمباران کرد و از سلاح سنگین علیه مردم غیر نظامی استفاده کرد ، اوضاع لیبی و سوریه را متفاوت دانست . وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه از مقامات سوری خواست تا به درخواست مردم در این کشور توجه کنند و از بکارگیری خشونت خوداری کنند .




 
از آغاز بهار عربی با پیشگامی تونس و مصر و در ادامه با گسترش آن در دیگر کشورهای عربی منطقه در طول چند ماه گذشته ، شاهد تحولاتی بسیار پرشتاب در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بوده ایم ، نکته جالب و سئوال بر انگیز در افکار عمومی جهانی عکس العمل های متفاوت شورای امنیت و قدرت های بزرگ بین المللی در مواجه با این تحولات است . پس از خارج شدن قدرت های بزرگ بین المللی از شوک ناشی از وقوع این تحولات تلاشهایی گسترده برای مدیریت این تحولات به منظور حفظ منافع بلند مدت در منطقه از سوی این قدرتها آغاز شده است .

علی رغم اینکه در سیاست های اعلامی بازیگران منطقه ای و بین المللی از گفتمان حمایت از حق تعیین سرنوشت و حقوق بشر حمایت می شود اما در زمینه سیاست های عملی بازیگران منطقه ای و بین المللی متناسب با میزان اهمیت و جایگاه هر یک از این کشورها در سیاست خارجی ، امنیت ملی و منافع ملی خود ، برخوردهای گزینشی و متفاوتی با هرمورد خاص می نماید به نحوی که این مسئله را حتی به صورت رسمی در سخنان وزیر امور خارجه هیلاری کیلینتون و رئیس جمهوری آمریکا باراک اوباما و دیگر سران کشورها ملاحظه می نماییم .

به نظر می رسد با وجود تمامی لفاظی هایی که از سوی تمامی بازیگران منطقه ای و بین المللی در خصوص حمایت از حقوق بشر و محکومیت استفاده از خشونت در برخورد با تظاهرات مسالمت آمیز صورت میگیرد ، عنصر تعیین کننده در چگونگی برخورد این بازیگران با هر مورد خاص ، اتحاد ها و ائتلاف های منطقه ای ، موازنه قوا ، نظم و امنیت منطقه ای و چگونگی توزیع قدرت در منطقه می باشد . حتی می توان گفت که شاهد نوعی درک متقابل در نحوه برخورد با تحولات میان ائتلاف های رقیب در منطقه و به منظور مدیریت بحران شکل گرفته است.

 موردهایی که بیشترین ابهام را در نظر ناظران تحولات منطقه ( افکار عمومی ) ایجاد می کنند و به بهترین وجه  بیان کننده فرضیه فوق در خصوص نحوه برخورد بازیگران با این تحولات می باشد ، بحرین و سوریه هستند .

سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا علی رغم به کار برده شدن خشونت بسیار شدید توسط حکومت های بحرین و سوریه ، شاهد دخالت نظامی ناتو همانند مورد لیبی نیستیم ؟

 1 ) مورد بحرین : باوجود خشونت به کار رفته توسط حکومت این کشور نه تنها مداخله نظامی برای حمایت از معترضان صورت نگرفته است بلکه در مواجه با دخالت نظامی GCC   به درخواست منامه و به منظور سرکوب نیروهای معترض و اکثریت شیعه ، تنها به انتقادات لفظی بسنده شده است .

·            امیرنشین حاکم بر بحرین حکومتی سنی مسلط بر امارتی با اکثریت شیعه است . بحرین متحد استراتژیک ایالات متحده و محل استقرار یکی از مهمترین پایگاههای نظامی آمریکا ( ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا ) در منطقه می باشد .http://en.wikipedia.org/wiki/Bahrain

·            شبه جزیره عربستان و جزایر امیرنشین همسایه آن به عنوان محدوده منافع حیاطی از سوی عربستان انگاشته شده و ریاض به عنوان بزرگترین قدرت نظامی GCC و بر اساس معاهدات منعقده فی مابین اعضاء متعهد به حمایت از این امیرنشین ها در مقابل تهدیدات خارجی می باشد.

·            بحرین در همسایگی عظیم ترین حوزه نفتی شناخته شده جهان (میدان نفتی الغوار در امتداد ساحل غربی خلیج فارس ، شرق بیابان ربع الخالی در استان الشرقیه عربستان ،100 کیلومتری جنوب غربی شهر ظهران و غرب شهر احساء) در شرق عربستان قرار دارد که اتفاقا اکثریت ساکنان بومی این منطقه نیز اقلیت معترض شیعه عربستان هستند . http://en.wikipedia.org/wiki/Ghawar_Field




 ·            سقوط حکومت سنی آل خلیفه و به قدرت رسیدن اکثریت شیعه در بحرین منجر به گسترش نفوذ ایران در منطقه و حتی گسترش دومینوی نا آرامی های بهار عربی به مناطق شرقی عربستان و دیگر کشورهای شیه جزیره و در نتیجه خدشه دار شدن امنیت عرضه نفت و به خطر افتادن منافع آمریکا و کشورهای غربی ( کشورهای صنعتی ) و همچنین تضعیف ائتلاف ضد ایرانی به منظور تحدید قدرت ایران خواهد شد .

با توجه به نکات فوق در پاسخ به درخواست بحرین GCC اقدام به اعزام نیروی نظامی برای حمایت از حکومت اقلیت سنی آل خلیفه و سرکوب معترضان شیعه در بحرین نمود و آمریکا و دول غربی تنها به انتقادات لفظی و فعالیتهای دیپلماتیک اکتفا نمودند .

عکس المل ایران :  ( واکنش ایران )
باوجود اینکه ایران به عنوان مرکز جهان تشیع و حامی منافع مسلمانان شیعه در جهان محسوب می شود  و یادآوری این واقعیت تاریخی که بحرین تا سال 1970 جزو سرزمین ایران بوده است ، اما در دکترین امنیت ملی کنونی ایران بحرین در محدوده منافع حیاطی ایران تعریف نشده و تمرکز ایران در سطح منطقه ای بیشتر بر شرق و غرب خود یعنی افغانستان ، عراق و سوریه و لبنان در خارمیانه نزدیک و همچنین مسائل مربوط به انرژی هسته ای و حقوق بشر در سطح بین المللی و همچنین مشکلات مربوط به نا آرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته که تاکنون نیز ادامه دارد در زمینه داخلی می باشد .
تهران در خصوص سرکوب و کشتار شیعیان بحرین تنها به استفاده از ابزارهای دیپلماسی عمومی و جنگ نرم خود  ( TV Press ، العربیه و ..... ) برای محکوم کردن اعمال خشونت آمیز GCC  و حکومت آل خلیفه اکتفا نموده و از ورود  به عرصه اقدامات عملی برای حمایت از معترضان بحرینی احتراز نموده است. تهران به خوبی آگاه است که در صورت دست زدن به اقدامات عملی در حمایت از معترضان بحرینی و ورود به محدوده منافع حیاطی ریاض درگیر جنگی منطقه ای با ائتلافی از GCC  و آمریکا و شاید دیگر کشورهای غربی و بر انگیخته شدن بیش از پیش افکار عمومی جهان عرب بر علیه خود و انزوای بیشتر بین المللی خواهد شد که با توجه به شرایط داخلی و بین المللی فعلی خود به هیچ عنوان خواستار آن نیست .

2) مورد سوریه : در مورد سوریه علی رغم خشونت گسترده بکار رفته توسط حزب بعث سوریه در مقابل معترضان ، بازیگران عمده بین المللی و منطقه ای تمایلی به اقدام نظامی علیه دمشق نداشته و صرفا به تحریمهای بین المللی و اقدامات دیپلماتیک بسنه کرده اند .

·            سوریه دارای روابط بسیار گسترده اقتصادی و نظامی با روسیه و چین از اعضای دائم شورای امنیت می باشد

·            سوریه متحد استراتژیک ایران و عضو کلیدی در محور مقاومت می باشد که به عنوان سرپل دسترسی ایران به خاورمیانه نزدیک ( منطقه levant  ) و دیگر اعضاء محور مقاومت و متحدان ایران یعنی حزب ا... لبنان و حماس و جهاد اسلامی در خط مقدم جبهه مقاومت مطرح است .

·            سوریه کشوری چند قومیتی است که اقلیت ای با مذهی علوی با تکیه بر ساختار حکومت تک حزبی و سکولار به رهبری خانواده اسد بر کشوری با اکثریت سنی حکومت می کند همچنین یکی از کشورهای عمده محل سکونت قومیت کرد می باشد . سقوط حکومت خانواده اسد منجر به قدرت گرفتن اپوزسیون اسلامگرای سنی و همچنین بروز نا آرامی در میان قومیت های این کشور از جمله اکراد می گردد .http://en.wikipedia.org/wiki/Syria

·            به جز ایران ، سوریه دارای اهمیت استراتژیک  برای دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی نبوده و حفظ ثبات ین کشور از اهمیت بیشتری از پیروزی نیروهای معترض برخوردار است ، نیروهایی که در صورت پیروزی معلوم نیست که به حکومتی دموکراتیک منجر شود .

با توجه به نکات فوق دخالت نظامی در سوریه منجر به آغاز جنگی منطقه ای میان محور مقاومت به رهبری ایران و ائتلاف نیروهای ناتو و اسرائیل خواهد شد که میزان دامنه آن و نتایج آن غیرقابل پیش بینی بوده و باعث به خطر افتادن جدی امنیت اسرائیل خواهد شد که با توجه به تحولات صورت گرفته در مصر و به هم خوردن  معادلات ژئوپلتیک و موازنه قدرت در منطقه برای اسرائیل غیر قابل تحمل است .

لذا کشورهای اروپائی و آمریکائی با برخوردی میانه و به منظور حفظ وجهه حمایت از نیروهای دموکراتیک و همچنین به صورت همزمان تضعیف محور مقاومت اقدام به تحریم اقتصادی دمشق نموده و از دخالت نظامی پرهیز نموده و این کشور را به انجام اصلاحات دموکراتیک تشویق می نماید .

در پایان مشاهده می کنیم که بازیگران بین المللی و بازیگران عمده منطقه ای به نوعی درک متقابل از منافع حیاطی یک دیگر رسیده و با به رسمیت شناختن این منافع به صورت غیر رسمی به نوعی تعادل در رفتار های متقابل خود وحتی نوعی از همکاری برای جلوگیری از فروپاشی نظم حاکم و توازن قوا موجود در خاورمیانه دست یافته اند .





هیچ نظری موجود نیست: